آشپزی (2)

خوب با قسمت دوم بحث آشپزی در خدمتتون هستم!!! با توجه به اینکه با نوشتن این مطلب من خوووونم حلال میشه ولی بخاطر یک لبخند ساده ی شما من از جون مایه میذارم و می نویسم!!!

خب اصولا آشپزی کردن واسه خانما تو این دوره مثل سفره پاک کردن برای مرداست  اینطور گفتم تا عمق مطلب بهتر درک بشه  البته چند تا راه حل برای آشپزی نکردن دوباره هست که از مهمترینش پختن غذا در حد یک هیئت عزاداریه که بتونید ماه ها و سال ها ازین غذا تغذیه کنید البته همیشه خدا خانم ها رژیم دارند و شوهر بدبخت برای رسیدن به غذای جدیدتر باید تمام این غذای مونده رو یک تنه بخورند  که در این مورد احتمال مرگ و میر زیاد میشه و خانم ها با این روش به هدف دوووور خود که سر به نیست کردن شوهر هست نایل میشند که جای تبریک داره (از آشپزی به کجا رسیدیم ) روش دوم که بستگی به زن ذلیل بودن شوهر محترم داره اینه که شما برید کلاس آشپزی و با توجه به استعداد فوق العادتون در یادگیری در عرض یکماه یک کدبانوی خوب بشید تا هم میزان عشق و محبت زندگیتون بالا بره و هم نقشه ی شوم خانم ها رو برای سر به نیست کردنتون نقش بر آب کنید!!! خلاصه در آخر کلام چیزی ندارم بگم جز یک سکوت مطلق با چاشنی یک بعد از ظهر جمعه ی دلگیر

آشپزی (1)

شرمنده بابت تاخیر خیلی خیلی عذر میخوام ، میدونم همتون شکم هارو صابون زده بودید برای شام سوم و هفته ولی باید بگم زرشک من حالا حالا زنده ام این مطلب دو قسمتیه انشالله قسمت دومش رو هم سه شنبه براتون قرار میدم.


خوب این بحث شیرینی خاص خودشو داره البته در مواقعیم خیلی تلخ و زهر ماری میشه آشپزی با این سیری که ما داریم طی میکنیم فکر کنم تو دهه ی آینده به جز کلمه ازش چیزی باقی نمونه البته به یُمن رستورانا این کلمه فقط در همینجا به گوش خواهد رسید و یقینا تبدیل به افسانه نخواهد شد (فرهنگستان ادبیات فارسی ) دخترای امروزی که ماشالله تَه تَه آشپزیشون خاموش کردن زیر برنج هستش اونم اگر دستشون اوخ نشه البته از کمالات این خانم ها باید به این نکته هم اشاره کنم که بعضیاشون که کلاس آشپزی رفتند میتونند با کلی مشقت یک لقمه نون پنیر بگیرند اونم یا پنیرش کمه یا نونش بیات شده!!! البته اگر حالش باشه و از قبل آمادگیشو داشته باشند و برا پوستشون ضرر نداشته باشه  سعی کنید به جای انواع کتاب های آشپزی که دست آخر چیزی جز نون و دوغ نصیبتون نمیکنه یک آشپز استخدام کنید تا به صورت تصویری و با وضوح فول اچ دی به خانمتون توضیح بده که چطور آشپزی کنه

پایان قسمت اول

شب ادراری

وقتی من میگم ما نسل سوخته ایم باور نمیکنید. هی میگید قبلا مردم بیشتر خوش بودند. والا ماکه از کودکیمون فقط یکسری کابوس شب ادراری تو ذهنمونه البته من همیشه گرمای اولشو دوست داشتم اما حیف زود سرد میشد شب میرفتیم یک ساعت دستشویی کلا تخلیه ی کامل میشدیم آروم با بوس مامان بابا میخوابیدیم صبح که پا میشدیم میدیدیم یک دریاچه رو تشکمون درست شده فقط ماهی توش کم داره حالا بماند که بعدش تلافیه بوسای ذیشبو بابا و مامان تو دلمون در میاوردن حالا دانشمندا نشستند یک دستگاه ساختند واسه بچه ها که به بابا مامان قبل شب ادراری اخطار میده. حالا چی میگه رو نمیدونم ولی احتمالا اینجوریه که اولش میگه مامان باباجیش دارم بعد صدا بلند تر میشه دیگه آخرای کار اگر کسی به دادش نرسید میگه دارم میترکما پس کوجاااااااااااااااااایند وقتیم کار از کار گذشت احتمالا یک آهنگ غمگین میزاره که پدر مادر دلشون به رحم بیاد از خیر زدن بگذرند خلاصه خسته نباشید واقعا فقط میتونم برا خودمون یک دقیقه سکوت طلب کنم

13 بدر

به سلامتی امروزم تموم شد و هرچند با تعطیلی فردا تا شونزدهم خیالتون راحته که تعطیلید ولی از همین الان به غروب جمعه ی شونزدهم فکر کنید ، هر کسیم طاقتشو نداره داد بزنه خودشو خالی کنه  از تمام کسایی که برای باز شدن بختشون!!! برای من سبزه گره زدند کمال تشکر رو دارم و باید عرض کنم فعلا بنده قصد ازدواج ندارم پس برید همین الان گره های سبزتون رو باز کنید که من نظرم عوض نمیشه اصرار الکی نکنید و یک تشکر هم از تمام اعضای فیض بوق که همچنان آپدیت شده عکسای سیزده بدرشون رو داغ داغ برای ما میگذارند تا نشون بدند همیشه در صحنه حضور دارند و هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی از فیض بوق دست نمیکشند. و آخرین نکته هم اینکه آجیلای باقی مونده ی عیدتون رو هم از همین الان بزارید داخل گاو صندق برای سال دیگه خدارو چه دیدی شاید با همین آجیلا تونستید یک خونه ای بخرید یا سفر خارج از کشوری برید

سفر عید

به سلامتی دیگه رسیدیم به بیخ تعطیلات و کم کم باید آماده بشیم برای درس و مدرسه به قول شاعر باز آمد بوی مدرسه خواستم بگم این سفرای عید خیلی خیلی مزیت داره دوتاش که از همه مهمتره رو میگم بقیشو خودتون پیدا کنید. اولیش صف بنزین یا به قول بچه کوچیکا بنزیله که خداییش خیلی سِتَمِه!!! یک جورایی کابوس ما مرداست آخه شکر خدا زنا که هیچوقت دغدغه ی بنزین ندارند بالاخره یکی پیدا میشه این باک ماشین رو براشون پر کنه. البته ازین مهمتر که میدونم اگر بگم داغ دلتون تازه میشه صف دستشوییه که شخصا وقتی یادش میفتم اشک تو چشام حلقه میزنه!!! همیشه هم از شانس ما نمیدونم چرا از چند تا دستشویی همیشه بیشترش یا خرابه یا یکی قبل از ما رفته کارشو که کرده بادش افتاده بوده آب قطعه خلاصه بعد سیزده بدر دوباره شروع میکنیم به زود زود آپدیت کردن کلی هم موضوع توپ دارم. از همین الان به غروب شانزدهم فروردین فکر کنید تا بقیه ی تعطیلات از دماغتون در بیاد

کوفت کردن عید

خب امروز پنجمین روز عیده ، به عبارتی هشت روز دیگه دوباره باید ماستارو کیسه کنیمو بریم به کارو زندگی و دانشگاه و از همه مهمتر روی حرفم به دهه هفتادیا و هستادیاست به مدرسه شون برسند و مثل همیشه سیزده بدر عزا بگیرند که پیک نوروزیشونو ننوشتند. خب بسه دیگه به اندازه کافی بقیه ی تعطیلاتو کوفتتون کردم خواستم بگم مسئولای دلسوز دیدند دیگه پسته خز شده و دیگه مردم هیچ واکنشی بهش نشون نمیدند یک راه حل جدید دادند ، قیمت میوه که داره میرسه به پسته !!! از همه مهمتر گوجه هم قیمتش رفت بالا. واقعا اشک شوق تو چشام گولی گولی شد از بس ما انقدر آپشن های متنوع داریم واسه استرس و دغ کردن. خب دیگه تا بقیه آجیلا رو نخوردند من از خدممتون مرخص بشم راستی تا یادم نرفته ما آجیلامون پسته هم داره