سلام. وبلاگ من تمام مطالبش از خودمه و از جایی کپی نشده و تماما از ذهن بیمار خودم (شوخی بودا) سرچشمه میگیره و اگر مطلبی از خودم نباشه مطمئن باشید ذکر میکنم.
ممنون میشم اگر جایی از مطلبم استفاده میکنید حتما بگید از وبلاگ من بوده.
با نظراتتون منو بیش از پیش ذوق مرگ کنید :دی
یا حق
ادامه...
به سلامتی دیگه رسیدیم به بیخ تعطیلات و کم کم باید آماده بشیم برای درس و مدرسه به قول شاعر باز آمد بوی مدرسه خواستم بگم این سفرای عید خیلی خیلی مزیت داره دوتاش که از همه مهمتره رو میگم بقیشو خودتون پیدا کنید. اولیش صف بنزین یا به قول بچه کوچیکا بنزیله که خداییش خیلی سِتَمِه!!! یک جورایی کابوس ما مرداست آخه شکر خدا زنا که هیچوقت دغدغه ی بنزین ندارند بالاخره یکی پیدا میشه این باک ماشین رو براشون پر کنه. البته ازین مهمتر که میدونم اگر بگم داغ دلتون تازه میشه صف دستشوییه که شخصا وقتی یادش میفتم اشک تو چشام حلقه میزنه!!! همیشه هم از شانس ما نمیدونم چرا از چند تا دستشویی همیشه بیشترش یا خرابه یا یکی قبل از ما رفته کارشو که کرده بادش افتاده بوده آب قطعه خلاصه بعد سیزده بدر دوباره شروع میکنیم به زود زود آپدیت کردن کلی هم موضوع توپ دارم. از همین الان به غروب شانزدهم فروردین فکر کنید تا بقیه ی تعطیلات از دماغتون در بیاد
جووون عمه ام اگه دروغ بگم
ای تو روحت کی مردها میرن بنزین میزنن برای ما خانمها تازه براشون هم باید باک و پر کنیم و گرنه دیگه ماشین و نمیدن بریم صقا سیتی
منم بزای دست شویی اشک توی چشام جمع میشه
آره ما که باور کردیم
توچقدرفکربدمیکنی!
توبیای آبادان میذارم باخودم زندگی کنی!!!
ببین چقدرسرداری!!
بابا چاکرتیم حاجی
تازه من دارم سیزدهم میرم به کربلا!!!
زیادنگیدهمه باهم سرکلاس!!
میخوام برم اونجاصفاسیتی!!!
التماس دعا